صنم کوچولوی نابخشوده
 
صنم کوچولوی نا بخشوده

قتل عام رومئوی کثیف به دست ژولیت دوست داشتنی

 
 

صنم کوچولوی نابخشوده
ارسال شده در سه شنبهبرچسب:, -

 

دیگر نه

 

باز هم چرند می گویی

 

عوض نشدی مغزت هنوز ژلاتینی است

 

زمزمه هایی کوچک دور سرت می چرخند

چرا در عوض نگران خودت نیستی؟

 

کی هستی ؟کجا بوده ای /از کجا آمده ای ؟

 

شایعه بر نوک زبانت می سوزد

 

چه بسیار دروغ می گویی چه قدر به خودت اعتماد داری

کسی را قضاوت نکن تا تو را قضاوت نکنند

 

 

مقدس تر از خودت خودت هستی

 

تو نمیدانی

 

قبل از اینکه مرا قضاوت کنی نگاهی به خودت بینداز

 

کار بهتری از تو بر نمی آید؟

 

اشاره میکنی و چه دیر می فهمی

که غرور و نادانی دست در دست هم دارند

 

 

مهم نیست چه کسی هستی مهم چیزهایی است که می دانی

 

زندگی دیگران اساس زندگی توست

 

پل ها را بسوزان و با این ثروت دوباره بساز

داوری نکن تا کسی تو را داوری نکند

 

آره تو چه عوضی هستی

هی تو

 

خونی تازه به زمین می پیوندد

و بسیار سریع آرام می گیرد

از راه ننگی دردآلود

پسرک قوانین آنها را می آموزد

 

کودک با زمان ملحق خاهد شد

این پسر چابک اشتباه کرده است

از تمامی اندیشه هایش جدا

مرد جوان تقلا می کند و تقلا می کند او می داند

که با خود پیمانی دارد

که از امروز هرگز

اراده اش را از او نخواهند گرفت

آنچه حس کرده ام

آنچه دانسته ام

هرگز به درون آنچه نشان داده ام ندرخشیده

هرگز نخواهم بود

هرگز نخواهم دید

نخواهم دانست چه ممکن بود وجود داشته باشد

آنچه حس کرده ام

آنچه دانسته ام

هرگز به درون آنچه آشکار کرده ام ندرخشیده

هرگز آزاد نخواهم بود

هرگز ۰من۰ نخواهم بود

پس تو را نابخشوده لقب می نهم

آنها زندگی شان را وقف این کردند

که بر زندگی او فرمان رانند

می کوشد همه شا نر اراضی کند

او همین مرد تلخ است

در طول زندگی اش نیز

همواره جنگیده است

نمیتواند در این جنگ پیروز شود

آنان مرد خسته ای را می بینند که

دیگر اهمیت نمی دهد

سپس پیرمرد آماده می شود

برای مردن در پشیمانی

آن پیر مرد من هستم

تو به من لقب دادی

من هم به تو لقب میدهم

و تو را نابخشوده نام می نهم

 عشق کثیف

گاهی حس می کنم باید از این درد و رنجی

که به قلبم وارد می کنی فرار کنم

عشقی که بین ماست

راه به هیچ جایی ندارد

من بصیرتم (دیدم )رو از دست دادم

در تب و تابم شب ها به خواب نمی رم

 

یه موقعی به سمت تو اومدم

ولی حالا باید ازت فرار کنم

عشق کثیفی به من دادی

باعث شد تا هر کاری که یه پسر می تونه بکنه برات انجام بدم

اشکمو در آوردی و تازه این اول ماجراست

(یا تازه این همه ی ماجرا نیست)

عشق کثیف

عشق کثیف

میدونم باید فرار کنم

باید دور بشم

تو واقعا چیز بیشتری از من نمیخای

برای اینکه همه چی ر وبه راه باشه (همه چی مرتب باشه)

به کسی نیاز داری تا تو رو محکم در آغوش بگیره

فکر می کنی عشق یعنی دعا(؟)

ولی منو ببخش چون من اینجوری دعا نمی کنم

لطفا منو لمس نکن عزیزم(به من دست نزن عزیزم)

نمیتونم این رنج رو تحمل کنم

چون دوستت دارم میتونی اینطوری به من صدمه بزنی

باید همه چیزامو بردارم و برم(فرار کنم!)

لمسم کن عزیزم. ..

عشق کثیف...

لمسم کن عزیزم....عشق کثیف...

کی میتونه اسم عشق خودشو عشق کثیف بزاره؟؟

 

 این مخاطب خاصی نداره صرفا همینطوری نوشته شده

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نويسنده یه نفری